اسماء جونی.عزیزدلیاسماء جونی.عزیزدلی، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 22 روز سن داره

اسماء کوچولوی من......

ماهگرد نهم با 9 روز تأخیر

سلام به دختر نانازم عزیزدلم ببخشید که اینقدر دیر به وبلاگت اومدم.یه هفته که کلا هردو مریض بودیم و رفتیم خونه بابایی اینا و دیگه چند روز آخرشم که حالم خوب شد مشغول مهمونی رفتن و دیدن فامیلا بودیم.آخه از عید دیگه کرمانشاه نرفته بودیم...   الانم 5 روزه که برگشتیم ولی هم اینترنتمون قطع شده هم اینکه ماشالله شما دخمل شیطون اصلا اجازه نمیدی لب تاپ یه لحظه باز شه  عجیب علاقه داری بکوبی رو دکمه هاش و همزمان آواز بخونی.الانم خوابی و تا بیدار نشدی و بیای سراغم   بهت میگم 9 ماهگیت با 9 روز تأخیر مبارک  کوچولوی من               ...
28 ارديبهشت 1393

امون از این سرماخوردگی

سلام به دختر عزیزم الهی بمیرم برات که چند روزه حسابی سرماخوردی...سرفه میزنی در حد جام جهانی؛آب دماغتم که یه لحظه استراحت نداره...گاهی که داری چهار دست وپا میری وسطش چون حال نداری چند لحظه سرتو میذاری زمین و جیگرمو کباب میکنی...... الهی که هر چه زودتر همه ی نی نی هایی که مریض شدن زودی خوب شن. تازه منم دارم همراهیت میکنم  و باهات سرفه میزنم... فدات بشم  زودی خوب شو الان میخوایم با بابا ببریمت بیرون یه هوایی بخوری و سرحال بیای فعلا....... ...
10 ارديبهشت 1393

یواش یواش و بیصدا.....شدم جزء کباب خورا

عسلکم سلام                                                                                                   مبارک    مبارک     مبارک      الهی فدات بشم که بالاخره دندون کوچولوت خودشو به همه معرفی کرد.     بعد از چند روز خارش و ترکیدگی لثه و آب دهن اومدن بالاخره چند روز پیش سفیدی مرواریدت خودشو نشون داد.هرچندکه کس...
8 ارديبهشت 1393

بدون عنوان

ناز گلکم سلام   الان آخرشبه و شما خوابیدی ...امشب بابا برگشت خونه خودمون و ما موندیم خونه باباجون اینا   امشب شام خونه مادربزگ بهار بودیم...شمام خیلی خانوم بودی فقط آخراش دیگه خوابت میومد کم طاقت شدی...الهی قربونت شم     امروز یه کم اذیت بودی.فکر کنم مال دندونته...آخه هنوز در نیومده البته الان وقتی قاشق به لثه ت میزنیم صدا میده ولی هنوز هیچی معلوم نیست...ایشالله زودتر در بیاد تا شمام راحت بشی عسلکم      موش موشی مامان حسابی شیطون شده امروز یه یه برگ از گلای باباجون و کندی کلی هندونه رو فرشاشون آب گرفتی...نخای فرش مامان جون و به هم گره زدی...سی دی رو خودت روشن کردی و دراشو باز ...
2 ارديبهشت 1393
1